تاریخچه زالو درمانی
زالو از ۲۵۰۰ سال قبل در هند، یونان، روم، ایران و سپس در اروپا مورد استفاده پزشکی داشته است. در قرن نوزدهم از این جانور کوچک برای درمان هر دردی از جمله سردرد، تب، زخمهای عفونی شده، دمل و آبسه، ورمها، هموروئید و . . . استفاده میشده است.
بدلیل اثر ضد انعقادی هیرودین (Hirudin) بزاق زالو، امروزه در تحقیقات جدید ثابت شده است که پس از عمل جراحی آنژیوپلاستی قلب و بطور کلی در بیماریهای کرونری قلب، زالو میتواند نقش مؤثری ایفا کند و Risk جراحی و Side Effect و خطر حملات قلبی را به حداقل کاهش دهد. در هندوستان ۲۰بیمار با واریس اندام تحتانی (پیشرفته) کاندید زالو درمانی شده و پاسخ درمانی شگفتآوری مشاهده شده و تمامی بیست نفر (۱۰۰% بیماران مورد مطالعه) کاملاً درمان شدند.
زالو صفت
زالو کرمی است لزج، چسبنده، خون آشام و به دلیل صفات فوق چندش آمیز است و نفرت انگیز. در ادبیات ما «زالوصفت» به آدم هایی می گویند که از دیگران بهره کشی می کنند و در واقع به آنها می چسبند و خون آنها را می مکند. اغلب ما از این جانور تجسم نامأنوس داریم. زالو در مزارع برنج به ساق پا یا دست های دختران و زنان شالیکار که بوته های ظریف برنج را نشا می کنند می چسبد و آب باتلاق را از خون آنها رنگین می کند. زالو از آب دلو یا جرعه ای آب چشمه که رهگذری تشنه برای آشامیدن بدان روی می آورد داخل گلو و بینی او می شود و ناراحتی خوف انگیزی پدید می آورد. به خاطر نفرت از این کرم ترسناک در دوران کودکی وقتی آن را از جویباری شکار می کردیم بر آن نمک می پاشاندیم. ذرات نمک پوست براق و لزج زالو را می خورد و ذوب می کرد و زالو زیر شکنجه وول می خورد و ما کیف می کردیم.
آیا واقعاً زالو مستحق این همه لعن و نفرین و مستوجب این مجازات تلخ است؟
حداقل تاریخ طب گواه آن است که خدمتی که زالو به نوع بشر کرده است بیشتر از تمام زیان هایی است که برای وی برمی شمارند.استفاده از زالویی به نام زالوی پزشکی (Hirudo medicinalis) برای بسیاری از بیماری ها از دیرباز نمودار سودمندی های شایان این جانور بدنام است. کارایی مناسب زالو در طب و دامپزشکی سبب اختصاص دادن حوضچه هایی برای پرورش زالو در ممالک مختلف شده است. در روسیه زالو از رقم های مهم صادراتی محسوب می شود. سابق بر این از اقلام صادرات و واردات کشورهای اروپایی به شمار می آمد و گفتنی است که در سال ۱۸۵۰ کشور فرانسه صد میلیون زالو از کشورهای دیگر خریداری کرد.
استفاده از زالوی طبی برای درمان برخی بیماریها در ایران قدمتی چندین ساله دارد که از جمله موارد مکتوب آن اشاره ابوعلی سینا به استفاده از آن در درمان بسیاری از بیماریها در کتب مختلف از جمله قانون می باشد . متاسفانه استفاده نا صحیح و عدم انجام به بررسیهای تکمیلی در مورد خواص این موجود زنده باعث حذف استفاده از آن به مرور زمان گردید و باز با هزاران تا سف چون همیشه این مورد طبی ، اسلامی و ایرانی نیز در چند دهه اخیر طی تحقیقات بالینی و آزمایشگاهی و استناد به مدارک قدیمی ایرانی ممالک اروپایی و آمریکایی مجددا جهت درمان بسیاری از بیماریها چه به صورت مستقیم و چه به صورت استفاده از آنزیمهای استخراج شده از زالوی طبی مورد استفاده قرار گرفت .
جانورشناسان تاکنون ۶۵۰ نوع زالو را شناسایی کردهاند که ۵۰ نوع آن از خون پستانداران تغذیه میکنند.
برخی از انواع زالو فوقالعاده خطرناک و بیماریزا میباشند اما گونههای متعددی از زالوها وجود دارند که اثرات درمانی جالب توجهی دارند. ماده آنتی کوآگولان (ضد انعقادی) که در بزاق زالو موجود است بنام هیرودین موجب رقیق شدن خون، بازشدن عروق بسته و بالطبع افزایش خونرسانی و اکسیژناسیون موضع میگردد. پیشبینی میگردد حداقل یکصد نوع ماده ویژه با اثرات درمانی گوناگون توسط زالو ترشح میشود. اکنون در شمار کثیری از کلینیکهای معتبر اروپا و آمریکا از زالو جهت رقیق شدن خون متعاقب آنژیوپلاستی قلب، گرافتهای پوستی و پیوند اعضاء ( جهت تسریع خونرسانی موضع و پیشگیری از انعقاد خون در عروق)، واریس، ضایعات پوستی و زیبایی پوست و حتی تقویت سیستم ایمنی بدن، استفاده طبّی بعمل میآید.
حتی کشورهایی نظیر روسیه و انگلستان از رهآورد صادرات زالو درآمد هنگفتی برای اقتصادشان فراهم کردهاند. در طب سنتی ایرانیان کاربرد زالو بسیار وسیع بوده و در بیماریهای خونی و عفونی، فشارخون، سکته قلبی، بیماریهای چشمی، پوستی، واریس، بواسیر، آبسههای چرکی و . . . مورد استفاده قرار گرفته است.
در طب افواهی (عامیانه) مردم ایران نیز, زالو همانند حجامت و فصد بعنوان یک رفتار درمانی و پیشگیری پذیرفته شده و شناخته شده حضور داشته است و مردم شهر و روستای ایران میدانستند که علاج بسیاری عفونتها و زخمها و کسالتهای بدن با زالو اندازی ممکن است.
ریکاو و کولین آمریکایی در مقالهای تحت عنوان کاربردهای نوین زالو درمانی گزارش اثر شگفتانگیز زالو درمانی در بهبودی پیوند Rejecct شده انگشت قطع شده دست یک کودک سه ساله و گرافت عضلانی گردن یک مرد ۶۷ ساله را قید کردهاند.
سابقه زالو تراپی به ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد در مصر باستان بر میگردد. در قرن ۱۹ در آمریکا از زالو برای درمان هموروئید، بیماریهای لثه و دهان و بیماریهای متنوع دیگری استفاده میشد.
مشاهده مردی که پای گانگرن شده وی (که در آستانه Amputation قرار داشت) توسط زالواندازی، نجاتیافته بود انگیزه تحقیق ما روی زالو و جایگاه درمانی زالو در طب آلوپاتی و آلترناتیو شد.
زالو جزو نرمتنان تکجنسی میباشد . زالوی طبی Hirudo Medicinalis نام دارد و مشخصه آن نوارهای سبز زیتونی تا سبز لجنی در پشت آن است. زالوهای سیاهرنگ یا سرمهای رنگ و یا زالوی بسیار درشت (بزرگتر از ۱۲ سانتیمتر) اغلب نامناسب و خطرناک میباشند.
نظر حکمای اسلامی پیرامون زالو درمانی :
حکیم جرجانی در کتاب سوم ذخیره خوارزمشاهی اشارهای به نحوه استعمال زالو و جایگاه درمانی آن کرده منفعت زالواندازی را بیشتر در بیماریهای پوستی میداند و معتقد است ابتدا باید تن را با فصد و مسهل پاکیزه کرد و سپس زالو انداخت.
شیخالرئیس ابنسینا باب مبسوطی پیرامون زالو دارد و چنین میفرمایند :
«از زالوهایی که کرک ریز و نرم دارند یا لاجوردی رنگ هستند پرهیز کنید زیرا دچار غشی، خونریزی، تب، سستی و قرحههای بدخیم خواهید شد. از زالویی استفاده شود که در آبهای خزهدار که محل زیست قورباغههاست نمو کرده و نه زالویی که در آبهای گلآلود سیاه بوده است. زالو بهتر است «حجامت» خون تباه را از عمق بدن بیرون میکشد. زالو را ابتدا سرازیر نگهدارید تا استفراغ کند و محتویات شکمش بیرون آید سپس اندکی خون بره به او بدهید. سپس مواد چسبنده و کثیف بدن او را با بوراکس پاک کنید استفاده از مواد صابونی عطردار مضر است و جایی را که میخواهید زالو بگذارید با دست مالش دهید تا سرخ شود. اگر جای زالو انداختن را با گل سرشور یا خون اندود کنند. زالو بهتر میچسبد. بهتر آن است که پس از جدا شدن زالو، محل گزش او را حجامت برنهید تا احیاناً اگر آزاری و عفونتی براثر نیش زالو عارض شده، از بین برود اگر پس از زالو اندازی خون بند نمیآید مازوج سوخته، نوره، خاکستر یا سوده نرم یا پودر باقلا و زردچوبه استعمال شود. زالو اندازی برای بیماریهای پوست از قبیل جوشها، دملها، لکههای سیاه و نقطههای سیاه و سپید و . . . مفید است.»
در طب عامیانه نیز زالو در کوچه و بازار به فروش میرسیده و تا حدود سیسال قبل، همه میدانستند که برای علاج زخم چرکین و دمل بهترین درمان زالو اندازی است. یا برای پیشگیری از فساد دهان و لثه و داشتن دندانهای محکم باید بناگوش را زالو گذاشت. مخبرالسلطنه در کتاب خاطرات و خطرات حکایتی جالب نقل میکند : «جهانگیرخان وزیر صنایع دچار قانقریا شد و دکتر تولوزان فرانسوی (پزشک مخصوص دربار) دستور به قطع پای ایشان داد. آشنایان جهانگیرخان با قطع پا مخالفت ورزیده و میرزاحسنخان جراحباشی محله را به عیادت جهانگیرخان آوردند. او پس از معاینه گفت به من یازده روز فرصت دهید تا این پا را معالجه کنم. میرزاحسن در سه نوبت زالوی زیادی به پای بیمار انداخت و پس از یازده روز از تولوزان فرانسوی دعوت کردند که پا را ملاحظه کند. تولوزان وقتی پا را دید، بهبود آن را تأیید کرد و از اینکه قبلاً به میرزاحسن ناسزا گفته بود معذرت خواهی کرد و دویست تومان به میرزاحسن داد».
زالو اندازی جزو سنتهای درمانی پذیرفته شده و به همان معروفیت و مقبولیت حجامت و فصد (رگزنی) بین تودههای مردم رواج داشت. آری این حیوان یک گرمی به ظاهر مشمئز کننده طی سالیان دراز بیماریهای صعبالعلاجی را براحتی درمان میکرد و بیماران را از صرف هزینههای گزاف، بریده شدن از اندامها، بد شکل شدن پوست، فلج شدن ناشی از سکته مغزی و . . نجات میداده است. تأیید این نظر را با پرسش از افراد ۴۰سال ببالا میتوانید جستجو کنید.
بررسی های دقیق ابن سینا در مورد ساختمان بدن زالو و زالو درمانی، و ترجمه ی آثار او، به لاتین سبب آشنایی اطبای غرب با زالو درمانی نوین شد و موسساتی به وجود آمد که جهت جمع آوری زالو تعدادی زالو گیر حرفه یی داشتند که پس از شکار زالو، آنها را در اختیار موسسه ی مربوطه قرار می دادند تا پس از بسته بندی به مشتریان تحویل دهند.
باید توجه داشته باشیم که خون گیری از بیماران یکی از اصول پایه در طب قدیم مشرق زمین بود و گرفتن خون از بیماران به سه روش انجام می گرفت، فصد، حجامت و زالو انداختن.از روشهای مذکور، فصد و زالو درمانی مورد توجه اطبای غرب قرار گرفت، ولی حجامت مقبولیت عام نیافت، و علت آن این بود که برای حجامت لازم بود تا از یک وسیله ی شاخ مانند به نام «شاخ حجامت» (جهت بادکش کردن پوست) استفاده شود که شبیه بوق ساحران در قرون وسطی اروپا بود و اطبای غرب از بیم اتهام به جادوگری از انجام حجامت و به کارگیری وسیله ی مذکور خودداری کردند.
رازی و ابن سینا هر دو روی سه روش خونگیری کار کردند و پس از ترجمه ی آثار ابن سینا، زالو شناسی و زالو درمانی در غرب رواج یافت و کتب مرجع در این مباحث تدوین شد و انواع زالوهای اروپایی از نظر علمی مورد طبقه بندی قرار گرفتند.
ولی مرجع اصلی زالو شناسی غرب، مطالعات علمی ابن سینا بود و او بود که انواع زالوهای سمی و غیر سمی را تفکیک کرد. ابن سینا در مورد آناتومی زالو تحقیقات دقیقی نمود و بیان نمود که زالو دارای سه فک است که به کمک آنها پوست را می شکافد، این نظریه (دارا بودن سه فک در زالو) برای اولین بار توسط ابن سینا بیان شد.
ابن سینای بزرگ در مورد مکانهای به دست آوردن زالو دارای نظریه ی خاص خود بود و معتقد بود که زالوئی که در آب جاری زندگی می کند بدون سم می باشد، همچنین زالوهائی که در برکه های دارای گیاه زندگی می کنند بدون سم هستند و در عوض زالوهایی که بر بدن خود، دارای موهای شبیه پشم می باشند و آنهایی که به رنگ رنگین کمان هستند سمی می باشند.
ابن سینا معتقد بود که زالو انداختن از فصد ، مفیدتر است، زیرا فصد، خون سطحی بدن را خارج می کند(خون سیاهرگی). ولی زالو خون را از عمق بدن خارج می نماید.ابن سینا جهت درمان بواسیر(هموروئید)، زالو انداختن را توصیه می کند. یک نکته ی جالب در نظریات ابن سینا در مورد زالو درمانی، این است که او معتقد بود که در موقع زالو انداختن باید وسایل جلوگیری از خون ریزی بر بالین بیمار آمده باشد، زیرا بعضی از افراد به دلیل آنکه ماده انعقادی کمتری دارند، دچار خونریزی شدیدتر می شوند، و این امر می رساند که ابن سینای بزرگ در مورد خون شناسی دارای مطالعاتی بوده است. او به تجربه دریافته بود که افراد از لحاظ سرعت انعقاد خون متفاوت می باشند و ماده یی در خون وجود دارد که به انعقاد خون کمک می نماید.
بنابراین دانش خون شناسی ابن سینا چند قرن جلوتر از زمان خودش قرار داشت.ابن سینا در مورد فصد و حجامت نیز دارای نظریاتی بوده است که در کتاب«قانون» خود به تفصیل به این مباحث پرداخته است. او معتقد بود که حجامت بعد از غذا خوردن صحیح نیست و روز اول و آخر هر ماه نیز از لحاظ زمانی، مناسب این کار نمی باشد. ابن سینا چهاردهم هر ماه را مناسب حجامت می دانست و با این نظریه نشان داد که از تاثیر قوه ی جاذبه ی اجرام سماوی و کره ی ماه بر زمین آگاهی دارد. چون نیروی جاذبه کره ی ماه در شب چهاردهم ماه،(به دلیل بدر کامل) قوی تر از سایر مواقع می باشد و باعث بالا آمدن آب دریاها (مد) می گردد و بر مایعات بدن آدمی و خون نیز همین تاثیر را دارد. در کتاب ذخیره ی خوارزمشاهی تالیف جرجانی، مبحثی مربوط به زالو انداختن وجود دارد که اقتباس از آثار ابن سینا می باشد.
در نتیجه، مشاهدات و مطالعات و تحقیقات، ابن سینا، دانشمند عالیقدر ایرانی، مرجعی جهت استفاده ی دانشمندان ایرانی و غربی در مورد زالو شناسی و زالو درمانی می باشد.
دیدگاه حکیم جرجانی پیرامون زالو درمانی :
جرجانی معتقد است بهترین زالو، زالوی موجود در آبهای پاکیزه است و شکل او باید همانند دم موش باشد و شکم او سرخ و پشت او سبز و سرش کوچک باشد و او نیز معتقد است منفعت زالو بیشتر در بیماریهای پوستی مانند ریش بلخی، قوبا، سعفه و . . . میباشد. طریقه استعمال و موارد احتیاطی که جرجانی برشمرده همان دیدگاه بوعلیسیناست که از تکرار آن صرفنظر میکنیم. نکته بارز افتراق دیدگاه جرجانی با تمام حکما درباره کاربرد زالو این جمله او در کتاب ذخیره است که میفرماید : «نخست تن را به فصد و مسهل پاک باید کرد و سپس دیوچه (زالو) را فراز گذارید تا منفعت او پدید آید»
زالو از نظر رازی و ابن سینا
پزشکان نام آور اسلامی چون ابن سینا و رازی اشاره های فراوانی داشته اند که با علم به زیان این جانور موارد استفاده بجا و مناسب آن را در بیماری می دانستند. در یکی از شرح حال های کتاب الحاوی آمده است که جوانی در اثر قی خون آلود به حالت احتضار افتاده بود پزشکان از وی قطع امید کرده بودند. وقتی رازی را بر بالین بیمار آوردند پس از گرفتن تاریخچه دقیق از بیمار بر وی معلوم شد که اخیراً این جوان سفری داشته و در طول راه از آب چشمه نوشیده است. دستور داد سطلی از مواد محرک و قی آور را به جوان خوراندند پس از آن او را به تخلیه نیرومند معده واداشت. در میان مواد مستفرغه زالویی که از فرط مکیدن خون جثه ای عظیم پیدا کرده بود مشاهده شد و جوان محتضر از مرگ حتمی نجات یافت.
ابن سینا در کتاب قانون به مسافران سفارش می کند که به هنگام آشامیدن آب از چاه ها و چشمه ها به ویژه در تاریکی شب دقت فراوانی کنند چون که ممکن است آلوده به زالو باشد. ابن سینا با شناخت نبو غ آمیز خود بر تمام علوم و فنون و قدمت انواع و اقسام زالوها را به رنگ و شکل و اندازه تشخیص می داده و زالو های مفید را از مضر جدا می کرده است.
او زالوهایی را که به رنگ ماش و متمایل به سبز با خطوط زرنیخی در طول پشت یا زالوی سرخ مایل به زرد با حاشیه منور یا زالوهای جگری رنگ و زالوهایی که دارای سر کوچک بوده باشند یا آنهایی که شبیه دم موش یا ملخ ریز باشند از زالوهای مطلوب و مفید معرفی می کند و معتقد است که زالوهای شکم قرمز بهتر از زالوهای پشت سبز هستند به ویژه آنکه از آب جاری گرفته شده باشند و به زعم ابن سینا زالو خون را بهتر از حجامت از عمق بدن بیرون می کشد.
ابن سینا طرز زالو گرفتن را بدین گونه شرح می دهد که پس از صید کردن و سرازیر نگهداشتن زالو برای تخلیه معده خون بره با خون جانور دیگری را به نزد او می آورند تا به عنوان پیش غذا میل کند پس از پاک کردن بدن زالو با اسفنج نرم او را در آب پاک حمام می کنند و پس از شست و شوی پوست و مالش منطقه ای که خون باید گرفته شود زالو را در محل می چسبانند.
ابن سینا سفارش می کند که مواد بند آورنده خون در هنگام زالو گرفتن باید در دسترس باشد. ابن سینا زالو گرفتن را در بیماری های پوست از قبیل جوش ها، دمل های صورت و لک و پیس سودمند می دانست.
ابن سینا از قول هندی ها نقل کرده است که پاره ای از زالوها سمی هستند. او تاکید می کند که زالوهای با سر درشت و به رنگ سرمه ای یا سبز یا دارای کرک های ریز و نرم یا زالوهایی که شبیه مارماهی با خطوط لاجوردی و به رنگ بوقلمونی هستند سمی اند و باید از آنها اجتناب شود.ابن سینا این زالوها را موجد دمل، غش، خونریزی، تب، ضعف و قرحه های بدخیم قلمداد می کند و معتقد است زالوهایی که از آب های کثیف و گل آلود شکار می شوند نامناسب هستند.
او در عوض زالوهای صید شده از آب خزه دار و محل زندگی قورباغه ها را مناسب می داند و تاکید می کند اگر کسی منکر این شد و زالوی همزیست با قورباغه را زیان آور شمرد خلاف به عرض شما رسانده و گوش به حرف او ندهید، در دایره المعارف بریتانیا برخلاف مندرجات متن قانون تصریح شده است که زالوی سمی وجود ندارد و هیچ یک از زالوها سمی نیستند.